( انتظار )
--------------------------------
میآئی آیا؟
بگو،تاکی منتظربایدبمانم؟
یکا ی سنجش ظلمت آیا دگرگون شده؟
قرنهاست که شب است،قرنها!
شب است وکاسه مسکین چشم ...
ازخاطره ی دیدن تهی.
شب است وخورشید،همطراز اساطیر...
واژه ایست منجمد در کتابی کهن.
وآنقدرشب است که
افسانه رویش گیاه را
حتی کودکان به سخره میگیرند!
میآئی آیا؟
قرارمان رااززیادنبرده ای نازنین؟
توبایدلبریزکنی چشم راازرنگ ومنظره.
و وجوددهی به خورشید
تاکه دردانه ی بندی خاک را
درباور روئیدن آزاد کند.
بگو...تاکی منتظر بایدبمانم.
یکای سنجش ظلمت آیا دگرگون شده؟
قرارمان راازیادنبرده ای نازنین؟
آیاشب بی ستاره نبایدباتونورباران شود؟
ظلمتی بیش از این مگر ممکن است؟
حتی شهابی از آسمان نمیگذرد.
بالاترازسیاهی اگررنگی هست بگو!
بگو،تاکی منتظربایدبمانم؟
قرنهاست که شب است،قرنها!
میآئی آیا؟
مهردادمیخبر(۱۳ شهریور۹۶)